مقدمه
امروزه در جامعه ی صنعتی، به دلیل رشد سریع و ناگهانی در عرصه های مختلف فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی، شاهد سردرگمی ناشی از عدم انطباق افراد جامعه با این آهنگ تحولات بوده و به کرات اعمال خشونت افراد نسبت به یکدیگر مشاهده می شود. خشم که به عنوان یک هیجان گذرا تجربه می شود، بخشی از ساختار شخصیتی انسان است، نه یک مشکلی که به طور قهری و غیر ارادی ایجاد شده باشد. با این وجود برانگیختگی خشم به صورت مکرر می تواند مشکل ساز باشد که این برانگیختگی می تواند فعال کننده ی رفتار پرخاشگرانه بوده و به سازگاری روان شناختی و سلامت فردی آسیب برساند. هم چنین خشم، هیجانی است که به شمشیر دو لبه معروف است، به این معنا که برون ریزی آن باعث تخریب افراد و اشیاء اطراف می شود و درون ریزی و سرکوب آن صدمات جسمانی و روانی را برای فرد به بار می آورد. این مسأله نشان می دهد که بحث کنترل خشم از اهمیت خاصی برخوردار است. (زنگنه، ملک پور و عابدی،1390 : 80)
شرط ماندگاری فرد در محیط، سازگاری آن فرد با محیط زندگی اش می باشد. عدم سازگاری فرد با محیط سبب ایجاد اختلالات و ناهنجاری هایی در فرد می شود و گاهی سبب نابودی و حذف فرد از آن محیط می شود. سازگاری با محیط زمانی به وجود می آید که در محیط نظم حاکم باشد، تا فرد بتواند رفتار خود را با آن تطبیق دهد. بنابراین وجود نظم در جامعه به سازگاری و تعادل رفتار فرد در برخورد با حوادث و اتفاقات می شود. این نظم همیشه وجود ندارد و در طول عمر شخص و حتی روزانه دستخوش تغییرات می شود. مثلا تغییر در قیمت ها، دستمزدها، تغییرات شغلی و رتبه ای. چون این تغییرات از قبل پیش بینی نشده اند که فرد بتواند رفتار خودش را با آن ها تطبیق دهد، با موانع و تغییرات یا بی نظمی هایی رو به رو می شود که فرد را به واکنش دادن می کشاند و در این موارد واکنش افراد نیز متفاوت است. زیرا عواملی که سبب واکنش می شوند، متفاوتند. یکی از عکس العمل هایی که فرد در پاسخ به این موانع از خود نشان می دهد، پرخاشگری است که می توان گفت رفتاری است دشمنانه ،که به دنبال عدم سازگاری فرد با موقعیت ها نشان داده می شود. که این رفتار دشمنانه ممکن است با بروز خشونت همراه باشد. مثل دعوا کردن، شکستن اشیاء و وسایل ،و گاهی بروز داده نمی شود و درون ریزی می شود که سبب ایجاد اختلالات روانی و بیماری های درونی می شود.
گاهی فرد مستقیما با موانع برخورد می کند و واکنش نشان می دهد و گاهی فرد، خشم خود را به اشیاء و حتی شخص دیگر ابراز می کند که می توان به مواردی مانند : کتک زدن عروسک در کودکان، زدن و دعوا کردن مادر، سخت گرفتن به زیردستان و دانش آموزان ، زور گفتن به زن و فرزندان، مسخره کردن و . . . اشاره کرد.
مطالعه ی رفتارهای پرخاشگری جوانان در چند زمینه اهمیت فراوان دارد. جوانان و نوجوانان، سرمایه های آینده و آینده سازان جوامع هستند، آگاه هستند، نیازمند اطلاعات هستند و اگر اطلاعات صحیح از منابع سالم دریافت نکنند، از منابع ناسالم کسب خواهند کرد و صدمات طولانی مدت خواهند دید، به دلیل کثرت تعداد، در سرنوشت جامعه تعیین کننده هستند، به دلیل جهانی شدن و پیشرفت ارتباطات ، با همه نوع مسائل و اطلاعات مواجه هستند. پس باید قدرت تمییز اصول صحیح از ناصحیح را یاد داشته باشند. (لهسائی زاده وگلمراد مرادی،1388 )
فصل اول. 5
کلیات تحقیق. 5
1-1 مقدمه. 6
1-2 بیان مسأله. 8
1-3 اهمیت و ضرورت.. 11
هدف اصلی. 13
اهداف فرعی. 13
1-5 فرضیه های تحقیق. 13
فرضیه ی اصلی. 13
فرضیه های فرعی. 13
1-6 تعریف اصطلاحات نظری.. 13
فصل دوم 15
ادبیات تحقیق. 15
2-1 مقدمه. 16
2-2 پرخاشگری.. 18
2-2-1تعاریف و مفاهیم 18
2-2-2 عوامل مؤثر بر پرخاشگری.. 21
2-2-2-1 بررسی تأثیر رفتار خانواده بر پرخاشگری.. 21
2-2-2-2 بررسی تأثیر فقر مالی بر پرخاشگری.. 28
2-2-2-3 بررسی تأثیر رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی بر پرخاشگری.. 33
2-3-3-1 تلویزیون. 36
2-3-3-2 اینترنت.. 43
2-3-3-3 بازی ها 44
2-4 مدیریت پرخاشگری.. 48
2-4-1 ضرورت مدیریت پرخاشگری.. 48
2-4-2 تأثیر درمان شناختی – رفتاری بر مدیریت پرخاشگری.. 51
2-4-3 تأثیر مهارت های ارتباطی بر مدیریت پرخاشگری.. 55
2-4-3-1 مهارت حل مسأله. 58
2-4-3-2 مهارت ابراز وجود 61
2-4-3-3 آموزش مدیریت خشم 66
2-5 پیشینه تحقیق. 67
2-5-1 پیشینه داخلی. 67
2-5-2 پیشینه خارجی. 69
فصل سوم 70
روش تحقیق. 70
3-1 مقدمه. 71
3-2روش های تحقیق. 72
تحقیق. 72
3-3 روش های گردآوری اطلاعات.. 73
فصل چهارم 75
تجزیه و تحلیل یافته ها 75
نتیجه گیری.. 80
جمع بندی.. 81
پیشنهادها 82
پیشنهادهای پژوهشی. 82
منابع. 83
پایان