بخشی از محتوای فایل دانلودی::
علاوه بر تحولات کمی در مورد جمعیت سالمند، این جمعیت از لحاظ کیفی نیز تحولات زیادی را خواهد پذیرفت. عمدهترین بعد تحول کیفی این است که جمعیت سالمند، سالخوردهتر خواهد شد. بر اساس مطالعات موجود و پیشبینی تحولات سالمندی، در آینده جمعیت سالخوردهتر سهم بیشتری از هرم سنی را تشکیل خواهد داد. اگر آغاز سالمندی را آنگونه که در مطالعات جمعیتی مرسوم است از 60 سالگی محسوب کنیم در حال حاضر و بر اساس آمارهای موجود جمعیتی در حدود 14 درصد سالمندان، سالمند پیر هستند؛ یعنی سنی بالاتر از 80 سالگی دارند. فرایندهای تحول جمعیتی نشان میدهد که این رقم تا اواسط قرن حاضر یعنی سال 2050 میلادی به 19 درصد خواهد رسید. معنی این تحول این است که به همین میزان جوامع نیازمند امکانات بیشتر، نیروی بیشتر و راهکارهای موثرتر برای ارائه خدمات مناسب به سالمندان پیر خواهند بود تا بتوانند شرایط زیستی مساعدی برای آنان فراهم کنند؛ زیرا بسیاری از این سالمندان نیازمند مراقبتها و خدمات ویژهای هستند.
گزارش سازمان ملل در مورد سالخوردگی جمعیت جهان ابعاد مختلف موضوع را مورد مطالعه قرار داده است. این گزارش چند نکته مهم را در این زمینه به ما یادآوری میکند:
اولین نکته بیسابقهبودن موضوع سالمندی جمعیت است. در طول تاریخ وضعیت مشابهی برای آنچه امروز در موضوع سالخوردگی جمعیت در دنیا دیده می شود، وجود نداشته است.
نکته دوم جهانشمولی این موضوع است. امروز موضوع سالخوردگی مربوط به یک یا چند منطقه جغرافیایی خاص نیست. همه کشورها و مناطق جغرافیایی دنیا البته با تفاوتهایی با این موضوع روبرو هستند. این موضوع زندگی همه افراد صرف نظر از جنسیت و سن و سال را تحت تاثیر قرار میدهد. زمان برای برنامه ریزی کشورها برای مدیریت صحیح این موضوع اهمیت اساسی دارد. هر مقدار که کشورها دیرتر به این موضوع بپردازند، زمان بیشتری را از دست میدهند.
نکته دیگری که گزارش سازمان ملل یادآور میشود بازگشتناپذیری و پایداری وضعیت سالمندی در جهان است. جهان با جمعیت سالخورده به جهان با جمعیت جوان باز نخواهد گشت؛ بنابراین تدبیر برای ایجاد سازوکارهای مناسب و کارآمد به منظور انطباق با شرایط و پاسخگویی به نیازهای ایجادشده ضرورت بیشتری پیدا میکند.
نکته دیگر گستردگی تغییر است. تغییرات جمعیتی ناشی از سالمندی از گستردگی زیادی برخوردار است و همه ابعاد اجتماعی را تحت تاثیر قرار میدهد.
همه مسائلی که در مورد جمعیت و سالخوردگی در جهان مطرح است و گزارش سازمان ملل متحد به آنها پرداخته ، در مورد سالمندی در ایران نیز صدق می کند. هر چند که تفاوتهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی در این زمینه را نمیتوان نادیده گرفت، اما واقعیتهای عینی خود را بر جامعه تحمیل میکنند. سالخوردگی در ایران با سرعت قابل توجهی در حال گسترش است. سرشماری سال 1390 نشاندهنده آهنگ سریع رشد سالمندی در ایران است. آنچه حائز اهمیت است این که سالخوردگی جمعیت در ایران به یک موضوع گفتگوی سیاسی تبدیل شده است و در سادهترین وجه، آن را به کاهش زاد و ولد و پیامدهای منفی باروری نسبت میدهند. این موضوع تنها مربوط به تغییرات نرخ زاد و ولد در برخی از مقاطع تاریخی کشور نیست. افزایش زاد و ولد بویژه در دهه شصت و نیز کاهش باروری در دهههای 70 به بعد، تغییرات معنیداری را در این زمینه ایجاد کرده است که در سالهای آینده خود را در پدیده سالمندی نشان خواهد داد. آنچه امروز در مورد سالمندی قابل توجه است، موضوعی است که در اصطلاح جمعیتشناسان، «سالخوردگی فردی» نامیده میشود که حاصل افزایش امید به زندگی است. تغییر در شاخصهای زندگی، کنترل بیماریها، مهاجرت، تغییرات گسترده اقتصادی و اجتماعی در این زمینه تاثیر دارند. سالخوردگی جمعیت از نظر تعداد سالمندان با تعریف جمعیتشناسی، ناشی از نرخ بالای زاد و ولد در گذشته و نه کاهش باروری است.
نیازهای سالمندی
سالمندی نیازهای فراوانی به همراه دارد. برخی از این نیازها ممکن است برای جوانان اساسا قابل درک نباشند. بیسبب نیست که شاعر سخنپرداز معاصر پروین اعتصامی در گفتگوی شعری زیبایی که در این زمینه بین یک جوان و یک پیر پدید میآورد، از زبان پیر در پاسخ به پرسش جوان میگوید که در این نامه حرفی است مبهم، که معنیش تا روز پیری ندانی. سالخوردگی نیازهای خاص خود را دارد. شیوع بیماریهای مزمن در میان سالمندان بیش از هر گروه سنی دیگری است و مراقبتهای دوران سالمندی مستلزم ایجاد و توجه به طب سالمندی است. سلامت و درمان برای سالمندان بسیار پراهمیت است. اما نباید نیازهای سالمندی را فقط به نیازهای درمانی تقلیل دهیم. نیازهای درمانی مهم هستند اما نیازهای منحصر بفرد افراد سالخورده نیستند. نیازهای عاطفی، اقتصادی، اجتماعی، اوقات فراغت، احساس موثر بودن و داشتن کرامت و حرمت از دیگر عواملی هستند که برای داشتن یک سالمندی شایسته ضرورت دارند.
در ایران عمدهترین حمایتها از سالمندان از طرف خانواده انجام میشود. با توجه به فرهنگ غنی اسلامی و ایرانی نقش نهاد خانواده و فرزندان همچنان نقش بیرقیبی است و بایستی آن را تقویت کرد. اما به این نکته نیز باید توجه کرد که خانوادههای جدید نیز هم پای تغییرات اجتماعی دچار تحولات زیادی شدهاند. در بسیاری از موارد خانواده و فرزندان امکان مراقبت لازم از سالمندان را ندارند. بسیاری از دلخوریها و نارضایتیها بین والدین و فرزندان ناشی از همین شرایط اجتماعی تغییریافته است. والدین انتظاراتی دارند و فرزندان محدودیتهایی و این دو واقعیت در مواردی یکدیگر را تحت تاثیر منفی قرار میدهند. نتیجه آن والدینی ناراضی و فرزندانی ناتوان، سرخورده و چه بسا عاصی از خود و زندگی ایجاد میکند. برای این موضوع باید واقعبینانه عمل کرد؛ بنابراین برای برآوردن این نیازهای سالمندان ساختارهای توانمند و کارآمد بایستی فراهم شوند. برای ایجاد چنین ساختاری چندین موضوع مهم را بایستی در نظر گرفت.
یکی از بزرگترین آسیبهای پیش روی سالمندان و شاید بزرگترین آسیبها، فقر است. آمار دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه داد، اما بر اساس مطالعات میدانی با افزایش جمعیت سالمند بار هزینه خانوار نیز افزایش مییابد. اگر تمهیدات لازم و حمایتی مانند برخورداری از حقوق بازنشستگی و یا ایجاد درآمدی ثابت و مستمر و بیمه درمانی پایه پیشبینی نشده باشد، سالخورده شدن سرپرست خانوار آن را در معرض فقر قرار میدهد. موضوع فقر سالمندی علاوه بر عواملی همچون کاهش قوای جسمانی به مسائل دیگری همچون داشتن سواد یا بیسوادی نیز ارتباط پیدا میکند.
بر اساس آمارهای فعلی دو سوم سالمندان کشور بیسواد هستند. علیرغم تلاشهای زیادی که برای گسترش حمایتهای اجتماعی صورت گرفته است هنوز جمعیت بسیاری از آنها از نظام تامین اجتماعی برخوردار نیستند. این موضوع زنگ خطری است که باید به آن توجه کرد. بویژه در حاشیه شهرها چهره توامان فقر و سالمندی نمایش تلخی را پیش روی هر ناظری قرار میدهد. این یک واقعیت است که فقر ناشی از تحولات اجتماعی در حاشیه شهرها در حال انباشته شدن است. کم نیستند روستاییانی که به امید برخورداری از موهبتهای بیشتر شهری تن به مهاجرت دادهاند و اکنون به فقیرانی در حاشیه شهرها تبدیل شدهاند. اما موضوع فقر سالمندی تنها مربوط به مهاجرت و حاشیهنشینی نیست. تحولات نامطلوب اقتصادی و آثار زیانبار ناشی از تحریم یا اعمال سیاستهای اقتصادی نامتوازنکننده بسیاری از کارگران فصلی و دهکهای پایین درآمدی را نیز به شکل منفی متاثر کرده است. این موضوع استراتژیهای کاهش فقر را با چالش بزرگی روبرو میکند.
سالمندان فقیر از گروههای آسیبپذیری هستند که نیازمند توجه بیشتر هستند. فقر و سالمندی پدیده نامطلوب مضاعفی است. ترکیب این پدیده میتواند قوی ترین انسانها را نیز به ستوه آورد. شاید یکی از بهترین توضیحات در این زمینه مربوط به سخنسرای بزرگ و حماسهپرداز نامی ایرانزمین حکیم ابوالقاسم فردوسی است. هم او که یکتنه بار عظیمی از مسئولیت فرهنگی و تمدنی ایرانزمین را بر دوش توانای خویش حمل کرده است، در مقابل پدیده توامان فقر و سالمندی چنان به ستوه میآید که یکجا به خداوند شکوه میکند که چرا پیرانه سر او را نادار و نیازمند میخواهد و در جای دیگر به بشر توصیه میکند که مراقب باشد که با مصیبت پیری و نیستی روبرو نشود.
پاورپوینت اهميت مسائل و مشکلات سالمندان
در قالب pptx و متشکل از 40 صفحه قابل ویرایش
در قالب pptx و متشکل از 40 صفحه قابل ویرایش