دربازارکنونی ودرعصردیجیتال؛مدیران کسب وکارها باید به این نکته کلیدی توجه داشته باشند که بقا و ماندگاری کسب وکارها به شمّ مدیریتی آن ها وابسته است که بتوانند با استفاده از شمّ مدیریتی و شناخت بازارهدف خویش موجبات کسب سود پایدار و ماندگاری کسب و کارخویش را رقم بزنند.یکی از این روش ها استراتژی محصولات متنوع مطابق با نیاز مشتریان هدف می باشد.«در این حالت، کسبوکارهای کوچک با استفاده از محصولات مشابه یا بازارهای نزدیک به حوزه اصلی کار خود، از استراتژی متنوعسازی متمرکز استفاده میکنند. زمانیکه محصولات به خوبی در بازار عرضه شوند و مورد توجه مشتری قرار بگیرند، این استراتژی نسبت به حالت قبلی، بازدهی بالاتری را در پی خواهد داشت. نمونه موفق استفاده از این استراتژی، شرکت هوندا موتور است. این شرکت علاوه بر اینکه در زمینه اتومبیل و ماشینهای سنگین فعالیت داشت،به حوزه جدیدی در زمینه موتورسیکلت نیز وارد شد. از طریق رقابت در این حوزه، هوندا توانایی ساخت موتور را بدست آورد. این شرکت با این اقدام به مزیت رقابتی قابل توجهی در مقایسه با دیگر رقبای خود دست پیدا کرد.»
شناخت بازار هدف ومدیریت ذائقه مشتریان آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است.و این امر بدون زندگی با مردم و پی بردن به علایق آن ها به این آسانی که فکر می کنیم ؛نیست. نمونه موردی در شناخت و مدیریت ذائقه مشتریان،شرکت هوندا موتور و حضورآن در بازارآمریکاست که به دلیل عدم شناخت دقیق و عدم ایجاد ذائقه مناسب درمشتریان هدف تا مرز شکست هم پیش می رود.«موفقیت هوندا در بازار آمریکا، شاید یک اتفاق بود. هوندا در دهه ۵۰ و ۶۰ میلادی به سختی کوشید تا به بازار آمریکا رخنه کند. در آن زمان، موتورسیکلتهای کوچک موسوم به سوپرکاب ۵۰ سیسی این شرکت در ژاپن به فروش میرفت. اما آنها تصمیم گرفتند با ساخت موتورسیکلتهایی بزرگتر برای آمریکا به رقابت با شرکت هارلی دیویدسون بپردازند. این استراتژی با شکست مواجه شد و فقط اعضای تیم سه نفره هوندا در آمریکا، موتورسیکلتهای کوچک خود را همراه داشتند و در روزهای تعطیل از آن در مسیرهای خاکی و تپهای استفاده میکردند. دیدن کارکرد عملی این موتورسیکلتهای ۵۰ سیسی به قدری برای شهروندان آمریکا و عاشقان طبیعت جالب بود که هوندا تصمیم گرفت استراتژی خود را به فروش آنها تغییر دهد، موتورسیکلتهایی که بسیار سبک، ساده و ارزانقیمت بودند و کارکردی متفاوت داشتند.»
هوندا به این شکل، اشتباه خود را اصلاح کرد و استراتژی مناسب را در پیش گرفت. اما اگر از همان ابتدا به یک قانون ساده توجه کرده بود، میتوانست از ماهها تکاپو و فروش تقریبا صفر، اجتناب کند:
مهمترین عامل رشد یک کسبوکار یا استارتآپ بهکارگیری استراتژیهای اصولی است. شاید در نگاه اول درک این موضوع که شرکتهای بزرگ در گذشته بسیار کوچک بودهاند و با سرمایههای اندک این راه را آغاز کردهاند، دشوار به نظر برسد اما باید دانست کسبوکارهایی که به چنین جایگاههایی رسیدهاند، با انتخاب استراتژیهای درست و معقول، رشد مناسبی در طول چندین سال را تجربه کردهاند. کسبوکارهای کوچک با توجه به عوامل متعدد و موقعیتهای گوناگون، گزینههای زیادی برای انتخاب کردن دارند تا بتوانند سهم بازار بیشتری بدست آورند.
یکی از مسائل بازار خودرو در برهه کنونی استراتژی بازاریابی بارویکرد کارآفرینی اجتماعی است.دزر این رابطه؛«در حالى که سازندگان اتومبیل در دیترویت براى انطباق با مقررات جدید ، دست و پا مى زدند ، مهندسان هوندا از قبل ، فکر بزرگ دیگرى کرده بودند : مدل سیویک سى . وى . سى . سى ١٩٧۵. این مدل با موتور جدید کم مصرف ، نه تنها با ملاک هاى هواى پاک اى . پى . اى تطبیق مى کرد ، بلکه با هر نوع سوخت نیز سازگار بود. با مصرف یک گالن در ۴٢ مایل ، سیویک ، به عنوان کم مصرف ترین و ارزان ترین اتومبیل در آمریکا شناخته شد. مبارزات تبلیغاتى براى سیویک این اتومبیل را به عنوان بهترین اتومبیل در حمل و نقل اقتصادى ، موقعیت گذارى کرد.»
آنچه که خودرو سازی هوندا را درمقایسه با رقبا متمایز می سازد،روش بازاریابی هونداست.که به روش ساده سازی مشهور است.«در این اثنا، خرید اتومبیل ، پیچیده تر شده بود. تعداد کارخانه هاى سازنده و مدل هاى اتومبیل افزایش یافته بود. اداره ى مالى کارخانه ها مشکل تر شده بود و دیترویت تجهیزات اضافى اختیارى متعددى را عرضه مى کرد. برخلاف ، این سردرگمى ، روش بازاریابى هوندا ، روشن و ساده بود. هوندا اتومبیل هایى مى ساخت با کیفیت ، با رانندگى و پارک آسان ، قابل درک و خرید راحت. این پیام در شعار هوندا خلاصه شده بود که در آگهى هاى چاپى ، بروشورها ، تلویزیون و حتى کیسه هاى خرید از فروشگاه ها آمده بود : ” ما کار را ساده مى کنیم “. این روش هوندا بود و عمل کرد.»
درکسی وکارهای امروزی ؛به ویژه شرکت های خودرورسازی ،توجه به خلا بازاراز الزامات بازاریابی استراتژیک است که درشرکت هوندا به این مهم توجه ویژه ای شده است.«هوندا باید به خلأ بازار توجه میکرد و برای پر کردن آن میکوشید. تنها اگر یک سوال ساده از خود پرسیده بود، میتوانست از اتلاف منابع مالی و انرژی بسیاری جلوگیری کند: «آیا هماکنون یک رقیب کاردان، جایگاهی را که ما میخواهیم، اشغال کرده است؟» اگر جواب این سوال، «بله» باشد، پرچم خطر برای شما در اهتزاز است.»
تنها در صورتی میتوانید به جای سادهسازی قیمتی از استراتژی سادهسازی محصول استفاده کنید که یا رقیبی در آن جایگاه وجود نداشته باشد، یا شما بتوانید محصولی به شدت بهتر تولید کنید که «لذت استفاده» فراوانی برای مشتریان به همراه داشته باشد.
هر صنعتی باید بتواند از پس چالش های پیش روی خود برآید اما، در بسیاری از صنایع کارخانه هایی هستند که مسیر موفقیت را آسان تر از سایر رقیبان خود می پیمایند؛ شاید یکی از دلایل موفقیت این گونه کارخانه ها داشتن استراتژی و برنامه ی بازاریابی مناسب است.
شرکت هوندا موتور، یک شرکت خوب و معروف در بازار اتومبیل می باشد. این شرکت سال های زیادی است که در بازار اتومبیل فعالیت می کند. و اقلام متنوعی همچون انواع موتور سیکلت، کجاوه ( کشنده های کوچک برای موتور) و موتور های هاچ بک را تولید می نماید.
بخش مهم دیگر در برنامه بازاریابی هوندا توجه به کیفیت و تنوع است. شرکت هوندا به کیفیت و تنوع محصول هایی که به بازار فرستاده می شود توجه می کند. محصول های شرکت هوندا، ضمن برخورداری از استاندارد های جهانی، به استقامت موتور و پایین بودن میزان آلاینده های سوخت و در کل به حفاظت محیط زیست توجه ویژه دارد، و این مهمترین دلیل سهم فروش خوب در بازار جهانی می باشد.
شرکت هوندا با بهره گیری از کارکنان فنی و حرفه ای و ماهر که همگی دوره های آموزشی لازم را گذرانده اند، بالا بودن کیفیت محصول ها و لوازم یدکی خود را تضمین می نماید. شرکت هوندا با منابع انسانی حرفه ایی خود توانسته است برنامه ی بازاریابی خود را به گونه ایی تدوین نماید که علاوه بر کیفیت، محصول های متنوعی را تولید کند که مورد توجه بخش عظیمی از بازار باشد. به جرات می توان موفقیت شرکت هوندا در امر بازاریابی را به نیروی انسانی این شرکت مرتبط کرد زیرا، بدون وجود نیروی انسانی تخصصی، پیشرفت شرکت هوندا در فعالیت های بازاریابی خود قطعا امکان پذیر نبود.
یکی از رموز موفقیت استراتژیک شرکت ها،عنصر تمایز در تولید محصولات و ارائه محصولات منحصر به فردی است که دارای مزیت رقابتی دربازار باشند.در این راستا،هوندا با طراحی متمایز خودروی جدید توانست محصول ویژه ای را پس از تحقیقات بازاریابی به بازار آمریکا ارائه نماید . در این راستا؛«با اطلاعاتی که از روحیات و سبک زندگی جوانان تابستان بیپایان به دست آمد، مهندسان هوندا دست به کار شدند. آنها باید خودروی منحصربهفردی طراحی میکردند که محبوب این جوانان باشند. با این حال، بعضی از نیازها متناقض به نظر میرسید. بهعنوان مثال، آنها ضمن آنکه صبح نیاز به فضای حمل برای دوچرخههای کوهستانیا تختههای موجسواری خود داشتند، غروبها به دنبال خودرویی بودند که بتوانند با ۵-۴ دوست خود راهی میهمانی شوند. این دو خواسته به ظاهر متناقض با طراحی صندلیهای عقب تاشو تامین شدند. براساس نیاز آنها صندلیها به سرعت باز یا بسته میشدند.
تیم طراحی به کثیف شدن سریع خودرو هم توجه کردند. گاهی تختههای موجسواری پر از شن به خودرو آورده میشد و گاهی هم دوچرخههای کوهستان غرق در گل. پس از ستونهای خودرو کاسته شد، درهای کناری عریضتر در نظر گرفته شدند، تخته بزرگی در عقب خودرو طراحی شد، امکان تخلیه سریع آب شستوشو فراهم گشت و تمام طراحی داخلی خودرو ضدآب بود تا به راحتی بتوان شیلنگ آب را به روی آنها گرفت. هیچ خودروی دیگری در بازار به این جزئیات توجه نکرده بود.اما جوانان مورد مطالعه هوندا، در خودروی خود غذا میخوردند، زندگی میکردند و به بازیمیپرداختند. پس یک نگهدارنده مرکزی بزرگ برای نگه داشتن لیوانهای نوشابهو سیبزمینی سرخکرده آنها در نظر گرفته شد و صدای سیستم صوتی هم ۸۸ برابر بلندتر از هوندا سیویک طراحی شد.
در نهایت، طی گفتوگوهای تکمیلی انجامشده با مشتریان هدف جدید، مشخص شد که آنها از تجهیزات و امکانات به ظاهر مهم اما بیهوده، نفرت داشتند به همین دلیل تلاش شد تا طراحیها بسیار دقیق و شیک باشند و هر گزینه طراحی شدهای، کارآیی خاص خود را داشته باشد.همزمان با پیشرفت پروژه طراحی، از گروههای مختلفی از جوانان دعوت میشد تا به بحث درباره خودروی جدید بپردازند و به این صورت، طرح مدنظر چند بار اصلاح و بهبود پیدا کرد. در نهایت، خودروی شاسیبلندی آماده ساخت شده بود که ویژگیهای مختلف آن براساس نیازها و خواستههای نسل جوان بود.در سال ۲۰۰۳ که مدل المنت هوندا آماده عرضه به بازار شد، واحد بازاریابی تحلیلهای کمی خود را به روز کرد. با توجه به بازار بسیار ویژه این محصول و رقابتسایر خودروسازان، برآورد شد که فروش نسبتا متوسطی در انتظار المنت باشد و در هر سال، ۵۰ هزار دستگاه از آن در آمریکا به فروش برسد.»
موضوع مهم دیگر این که ،همچنانکه برای محصول دوره عمری در نظر گرفته شده ،برای تحقیقات بازاریابی هم این امر متصوّر می باشد.و درشرکت هوندا نیز شاهد این موضوع هستیم که در تحقیقات بازاریابی با رویکرد نیاز جوانان ؛علیرغم این فروش این محصول در سال های اول با رشد قابل توجه حتی فراتر از ۵۰۰۰۰دستگاه می باشدو ۶۷۰۰۰دستگاه به فروش می رسد . درادامه روند به دلیل محدود بودن بازارهدف ؛ ومهم تر جابجایی جمعیت مشتریان از جوانان به سمت افراد میان سال و مهم تر این که عدم ادامه دار بودن تحقیقات بازاریابی که نقش فانوس دریایی را برای کسب و کارها بازی می کند،این موضوع با کاهش فروش شدید و متوقف شدن خط تولید منجر می شود.
در این نوشتار با بررسی بازارو فروش شرکت هوندا ؛برآنیم تا با ارائه مدل کسب وکار شرکت های بزرگی چون هونداکه هشتمین خودروساز بزرگ جهانی است؛به هم وطنان عزیزمان این نکته را یادآور شویم که موفقیت درکسب و کاربه کشورو یا محیط خاصی وابسته نیست،بلکه به عناصرتاثیرگذاری وابسته است که موجب پایداری کسب وکار می شوند. و عدم رعایت آن عناصر،می تواندکسب و کارها را به ورطه انحلال و ورشکستگی بکشاند؛خواه این کسب وکاردر ایران باشد؛خواه نوکیا و جنرال موتورز آمریکا با آن پیشینه بالای ۱۰۰سال؛
بازار کسب و کار باکسی شوخی ندارد.
امید که مطالب این نوشتار مورد توجه و استفاده ارزشمند سروران عزیز قرار گیرد.
با سپاس
محرم غفاری
بهمن ماه ۱۳۹۹
معرفی شرکت هوندا ،یک شرکت خودروسازی ژاپنی و چندملیتی
شرکت هوندا ،یک شرکت خودروسازی ژاپنی و چندملیتی است، که به لحاظ تولید موتورسیکلت، موتور اتومبیل و خودرو در جهان شناخته میشود.
شرکت هوندا در سال ۱۹۴۸ توسط سوییشیرو هوندا تأسیس شد و از سال ۱۹۵۹ تاکنون، بزرگترین تولیدکننده موتورسیکلت در جهان میباشد. این شرکت همچنین با تولید ۱۴ میلیون موتور خودرو در سال، بهعنوان بزرگترین تولیدکننده موتورهای درونسوز جهان، شناخته میشود.
هوندا علاوه بر صنعت خودروسازی، در حوزههای دیگر، همچون تولید موتورهای هواگرد، هواپیماهای جت و موتورهای جت، قایقهای موتوری، پمپهای آب، تجهیزات الکتریکی، ژنراتورها، ربات و تجهیزات انتقال برق نیز فعالیت گستردهای دارد.
شرکت هوندا نخستین خودروساز ژاپنی بود، که اقدام به تولید خودروهای لوکس، تحت برند اکیورا نمود و شرکتهای تویوتا و نیسان نیز با الگو برداری از هوندا، اقدام به راهاندازی برندهای لکسوس و اینفینیتی کردند.
در حال حاضر کمپانی هوندا پس از شرکتهای جنرال موتورز، گروه فولکسواگن، تویوتا، هیوندای موتور، فورد، نیسان و پژو سیتروئن هشتمین خودروساز بزرگ جهان بهشمار میآید.
بیوگرافی سویچیرو هوندا، موسس شرکت هوندا و معروف به هنری فورد ژاپن
سویچیرو هوندا، مهندس، کارآفرین و صنعتگر مشهور ژاپنی است که تمام دنیا او را با نام شرکت موفقش یعنی Honda Motor میشناسند.
سویچیرا هوندا (Soichiro Honda) در ۱۷ نوامبر سال ۱۹۰۶ در روستایی از توابع هاماماتسو از توابع شهر شیزوکا ژاپن به دنیا آمد. او موسس شرکت بزرگ هوندا موتور، یکی از بزرگترین تولیدکنندگان موتورسیکلت و خودرو در ژاپن بود. شرکت هوندا از سال ۱۹۴۸ به تولید موتورسیکلت پرداخت. سویچیرو، شرکت خود را به سازمانی بینالمللی با ارزش میلیارد دلاری تبدیل کرد که بهترین و پرفروشترین موتورسیکلتهای جهان را تولید میکند. به خاطر علم مهندسی قوی و هنر مدیریت هوندا، شرکت او توانست رقیبان بزرگی همچون Triumph در انگلستان و Harley-Davidson در آمریکا را در بازار کشورهای خودشان شکست دهد. شرکت هوندا موتور از سال ۱۹۶۳ تولید اتومبیل را نیز در دستور کار خود قرار داد و در دههی ۱۹۸۰ به سومین تولیدکنندهی بزرگ خودرو در ژاپن تبدیل شد.
سویچیرو هوندا به ریسکپذیری و سبک خاص مدیریتی مشهور است. سبک مدیریتی او تمرکز بالایی بر ابتکار عمل شخصی کارمندان و ارتباط نزدیک مدیران با کارمندان و کارگران داشت. هوندا تا سال ۱۹۷۳ به عنوان مدیر اصلی هوندا موتور فعالیت کرد و سپس بازنشسته شد. از آن سال تا سال ۱۹۸۳، باز هم وظایف مدیریتی جزئی بر عهدهی سویچیرو بود تا این که در سال ۱۹۸۳ او تنها به عنوان مشاور ارشد در هوندا فعالیت میکرد. مجلهی People در سال ۱۹۸۰ او را در میان ۲۵ فرد جذاب سال انتخاب کرده و لقب هنری فورد ژاپن را به او داد.
تولد و سالهای ابتدایی تحصیل
روستایی که سویچیرو در آن متولد شد، کومیو (Komyo) نام داشت و امروزه با نام شهر تنریو (Tenryu) شناخته میشود. او بزرگترین فرزند خانواده بود. پدر او گیهی هوندا (Gihei Honda) یک آهنگر حرفهای بود و مادرش میکا (Mika) در کارگاه بافندگی کار میکرد. گیهی هوندا آهنگری بود که کارهای متنوع زیادی انجام میداد. او برخی اوقات دندانپزشک محلی نیز بود. پس از مدتی تجارت اصلی گیهی، به تعمیر و فروش دوچرخه تبدیل شد.
در سالهایی که گیهی هوندا فروشگاه دوچرخهی خود را تاسیس کرد، استقبال از این وسایل نقلیه در ژاپن زیاد شده بود. او که مهارت بالایی در آهنگری و تعمیرات داشت، همیشه سفارشاتی برای تعمیر دوچرخههای مردم دریافت میکرد. پس از مدتی گیهی متوجه پتانسیل بالای این کسب و کار شد و تصمیم گرفت دوچرخههای دست دوم را خریداری کرده، تعمیر کند و آنها را به قیمتی مناسب بفروشد. این فعالیت هوشمندانه باعث شد فروشگاه آنها به بهترین فروشگاه دوچرخهی محلی تبدیل شود.
فهرست
پیروزی هوندا با موتور گازی.. ۸
بازاریابی و فروش... ۱۰
طریقه ی بازاریابی موتور هوندا چگونه است؟. ۱۰
از سرهمبندی کردن موتور تا فروش ۱۰۰ هزار واحد موتورسیکلت.. ۱۰
تغییر استراتژی هوندا برای اروپا؛ تمام محصولات هیبریدی و الکتریکی می شوند. ۱۲
استراتژیهای توسعه کسبوکار. ۱۴
- متنوعسازی غیرمتمرکز. ۱۴
- ادغام بالادستی.. ۱۶
- ادغام پایین دستی.. ۱۶
- ادغام افقی.. ۱۶
- توزیع مشترک.. ۱۸
- انتقال تکنولوژی.. ۱۸
- تولید همزمان و همراستا ۱۸
بیوگرافی سویچیرو هوندا، موسس شرکت هوندا و معروف به هنری فورد ژاپن. ۱۸
تاسیس شرکت هوندا (Honda Motor Co). 23
تولید خودرو. ۲۴
زندگی شخصی.. ۲۶
مقاله ؛هزینه یابی بر مبنای هدف و استراتژی مدیریت هزینه در شرکت های خودروسازی.. ۲۷
روشهای بازاریابی و تبلیغات موتور هوندا ۳۷
رشد بازاریابی و فروش هوندا در آمریکا ۴۳
هوندا سیویک و رشد فروش در تحریم نفتی.. ۴۳
استراتژی بازاریابی سبز در هوندا سیویک... ۴۳
شعار تبلیغاتى هوندا : ۴۳
تطبیق استراتژی های بازاریابی هوندا با شرایط بازار. ۴۳
روش بازاریابی هوندا ۴۴
استراتژی هوندا ؛ ساده سازی قیمت.. ۴۴
استراتژی هوندا ؛ ساده سازی قیمت.. ۴۴
مدل کسب و کار متفاوت هوندا ۴۴
موفقیت تصادفی.. ۴۵
توجه به خلا بازار. ۴۶
خداحافظی با دیزل؛ سلام به برقیهای بیشتر. ۴۶
موتور هوندا و روش بازاریابی و تبلیغات.. ۴۸
صنعت بازاریابی شرکت هوندا موتور….. ۵۰
استراتژی بازاریابی هوندا در آمریکا ۵۱
مدلهای هوندا در امریکا ۵۲
رقابت هوندا و مرسدس بنز در رضایت مشتری.. ۵۲
استفاده کارآمد از تحقیقات بازار برای ساخت محصولات نوآورانه، درسهایی از موفقیت و شکست همزمان هوندا ۵۲
درک جوانان و خواستههایشان. ۵۴
واکنش بازار به المنت.. ۵۵
دلایل شکست هوندا المنت.. ۵۶
بنگاههای برتر جهانی -شرکت هوندا (HONDA). 56
سیویک و اکورد؛ دو اعجوبهی هوندا در بازار ایران. ۵۹
داستان زندگی هوندا، مردی که کارخانه هایش دو بار کاملا ویران شدند ولی ….. ۶۳
تاریخچه شرکت هوندا ۶۳
داستان هوندا ۶۴
تاریخچه و تبلیغات شرکت هوندا ۷۴
ورود هوندا به آمریکا ۷۴
تبلیغات پا به میدان گذاشت.. ۷۴
چشم انداز و مأموریت.. ۷۶
جهت گیری بازاریابی هوندا برای مقابله با کرونا ۷۷
برند هوندا ۷۸
تاریخچه و پیدایش.. ۷۸
ورود برند هوندا به آمریکا ۷۹
چشم انداز هوندا ۸۰
بازاریابی و شگردهای تبلیغات موتور هوندا ۸۰
بنیان گذار شرکت هوندا ۸۰
بزرگترین کارخانه موتور سیکلت سازی جهان. ۸۱
بازاریابی و فروش در هوندا به چه صورت است ؟. ۸۲
بازاریابی و فروش در هوندا به چه صورت است ؟. ۸۳
بازاریابی و فروش هوندا ۸۳
رشد فروش هوندا ۸۴
میزان فروش داخلی هوندا در ژانویه ۲۰۲۱٫ ۸۴
هوندا پایلوت ۲۰۱۸، انتخابی برای کسانی که مینی ونها را دوست ندارند. ۸۵
ظاهر خوش قد و بالا همچون یک شاسی بلند تمامعیار. ۸۶
پیشرانه و گیربکس و مشخصات فنی هوندا پایلوت.. ۸۸
فوتبالیست ژاپنی مشهور توکن شخصی راه اندازی کرد!. ۹۰
نسل جدید هوندا N-One برای بازار ژاپن معرفی شد. ۹۱
نقشه جدید هوندا چه بود؟. ۹۳
The Cog (تبلیغ ویدیویی چرخ دنده). ۹۴
رقابت نفسگیر تولیدکنندگان خودرو در بازار جهانی.. ۹۵
استفاده تبلیغاتی هوندا از شخصیت های دیسنی.. ۹۶
دزد مشتریان هوندا و تویوتا مشخص شد! ۹۸
هوندا غیرممکن را ممکن می سازد! ۱۰۱
کانسپت هوندا، پلی به آینده! ۱۰۱
آکورا ناموفق در تست! ۱۰۴
تصویری تخیلی از اتومبیل های مسابقه ای در سال ۲۰۲۵٫ ۱۰۶
آینده طرح های خودروهای مسابقه ای : مواد و سوخت.. ۱۰۸
آشنایی با خودروسازان مطرح در مسابقات فرمول ۱٫ ۱۱۰
هوندا، جت خصوصی میسازد! ۱۱۳
پرواز نخستین جت هوندا صورت پذیرفت! ۱۱۶
سه خودروساز برتر ژاپنی و تعهد همکاری! ۱۱۸
لاک پشت در لباس خرگوش؛ ۱۰ خودرو ظاهرا اسپرت اما واقعا کُند. ۱۲۱
پورشه کاین. ۱۲۱
هیوندای ولاستر. ۱۲۲
تویوتا سلیکا ۱۲۳
دوج دارت.. ۱۲۴
میتسوبیشی لنسر جی تی.. ۱۲۴
مزدا MX-5 میاتا ۱۲۵
DeLorean DMC-12. 126
هوندا CR-Z. 126
تویوتا جی تی ۸۶٫ ۱۲۷
پنج خودروی شاسی بلند (Crossover) با بهترین مصرف سوخت.. ۱۲۸
- هونداCR-V.. 129
- مینی کوپرCountryman. 129
- نیسانRogue. 130
- تویوتا هایلندر هیبریدی.. ۱۳۱
- تویوتاRAV-4. 131
منابع و مآخذ: ۱۳۳
با ۱۲۳اسلاید تخصصی و ۱۳۳صفحه ورد pdf
سویچیرو هوندا در سال ۱۹۱۳ به مدرسهی ابتدایی رفت. او دانشآموز درسخوانی نبود اما همواره کنجکاوی و تلاش برای پیدا کردن راهحلهای جدیدی در رفتار او دیده میشد. او در سالهای تحصیل یک بار تلاشی برای جعل مهر و امضای خانوادهها انجام داد و این کار را برای همکلاسیهای خود نیز انجام میداد. پس از آن که معلمان مدرسه متوجه کار او شدند، پدرش سویچیرو را یک روز تمام تنبیه کرد. سویچیروی ۸ ساله برای اولین بار در سال ۱۹۱۴ یک اتومبیل را مشاهده کرد. او همیشه از این لحظه به عنوان نقطهی عطف زندگیاش یاد کرده است. وقتی هوندا اتومبیل در حال حرکت را در جاده میبینید، بدون دلیل و تنها از روی کنجکاوی به دنبال آن میدود. حرکت اتومبیل بدون نیاز به نیروی محرکه مانند اسب و تنها با نیروی خودش، او را شگفتزده کرده بود. سویچیرو با تمام وجود به دنیال اتومبیل دوید تا این که آن را در مسیر جاده گم کرد. او در صحبتهایش از لحظهای یاد میکند که لکهی روغن چکیده شده از خودرو روی زمین را مانند فردی که در بیابان آب پیدا کرده، بوییده است.
روحیهی ماجراجویی، توسعهی فناوریهای جدید و تلاش برای کشف ناشناختهها، ریشه در کودکی سویچیرو داشت. خانوادهی آنها فقیر بود اما پدرش، فرزندان خود را با عشق برای کار زیاد و سر و کله زدن با قطعات مکانیکی بزرگ کرد. سویچیرو خیلی زود کار با ابزارها را از پدرش یاد گرفت. یکی از علایق بچگی او شنیدن صدای موتور کوچک آسیاب برنج بود. لقب او در مدرسه، «دماغ سیاه» بود چرا که سویچیرو همیشه در حال کمک به پدرش در آهنگری و فروشگاه دوچرخه بود و دستان و بدنش همیشه از کار کثیف بود.
هوندا پس از ۸ سال تحصیل، یک آگهی استخدام برای شرکتی در توکیو مشاهده کرد که نظر او را به خودش جلب کرد. او که تحصیلات عالیه نداشت تنها به خاطر علاقهی فراوان به کارهای مکانیکی و فنی، به پایتخت ژاپن رفت و در ۱۵ سالگی بهعنوان جوانترین کارمند شرکت Art Shokai، تولیدکننده و تعمیرکنندهی اتومبیل و موتورسیکلت استخدام شد.
شرکت Art Shokai
سویچیرو هوندا در سالهای ابتدایی وظایف خدماتی سادهای مانند نظافت و پذیرایی برعهده داشت. پس از مدتی، یوزو ساکاکیبارا (Yuzo Sakakibara) صاحب کارخانه که متوجه علاقهی شدید و توانایی یادگیری بالای هوندا شده بود، تعمیرات مکانیکی را به او یاد داد. علاوه بر آن، یوزو مهارتهای ارتباط با مشتری و حفظ دیسیپلین تخصصی را نیز به سویچیرو آموزش داد. در آن زمان، خرید اتومبیل تنها محدود به طبقهی مرفه جامعه بود و بیشتر خودروهای بازار ژاپن نیز ساخت کشورهای خارجی بودند.
شرکت شوکای به تولید خودروهای مسابقهای نیز مشغول بود. آنها در سال ۱۹۲۳ شروع به ساخت اولین خودروهای خود کردند. اولین مدل آنها که آرت دایملر نام داشت، از یک موتور دست دوم دایملر استفاده میکرد. خودروی بعدی آنها که بسیار مشهور شد، Curtiss نام داشت. این خودرو از ترکیب موتور هواپیمای Curtiss و شاسی آمریکایی Mitchell ساخته شده بود. شرکت در پروژهی ساخت این خودرو، تجربیات بسیار مفیدی را در اختیار هوندا گذاشت. خودروی آنها در ۲ نوامبر سال ۱۹۲۴ برندهی مسابقهی اتومبیلرانی شد.
مشتریهای کارخانهی شوکای خودروهای مختلفی از کارخانههای معتبر مرسدس، لینکلن و دایملر را برای تعمیر به آنها میسپردند و همین امر، باعث افزایش مهارتهای سویچیرو شد. او در سن ۲۰ سالگی برای اعزام به خدمت سربازی فراخوانده شد اما به خاطر کوررنگی از رفتن به خدمت معاف شد.
هوندا در ۲۵ آوریل سال ۱۹۲۸، شعبهای از شرکت آرت شوکای را در شهر هاماتسو تاسیس کرد. او تنها شاگرد ساکاکیبارا بود که توانست کسب و کاری مستقل تاسیس کند. هوندا هیچگاه به دنبال فتح بازارهای داخلی نبود. او اعتقاد داشت اگر بتواند بازارهای جهانی را تصاحب کند، بهتبع آنها در ژاپن نیز موفق خواهد بود. شعبهی هاماماتسوی شرکت آرت شوکای تحت رهبری هوندا بهسرعت پیشرفت کرد و توانست ۳۰ کارمند استخدام کند. آنها کامیونهای کمپرس تولید میکردند و در کنار آن، به بهینهسازی اتوبوسها برای حمل مسافران بیشتر مشغول بودند.
در سال ۱۹۳۶، هوندا که از شغل تعمیرات ماشینآلات خسته شده بود، تصمیم گرفت تا کسب و کاری جدید تاسیس کند. او شرکت Tokai Seiki Heavy Industry را به همراه Shichiro Kato تاسیس کرد. آنها پروژهای جدید به نام مرکز تحقیقات رینگ پیستون شروع کردند. هوندا روزها در کارخانهی قدیمی وشبها به طراحی و تولید رینگ پیستون مشغول بود. هوندا پس از شکستهای متعدد در این پروژه تصمیم گرفت تا اطلاعات آکادمیک خود در علم مواد را افزایش دهد. به همین دلیل او در موسسهی آموزشهای صنعتی هاماتسو ثبت نام کرد. پس از ۲ سال تحصیل، او آموزشهای فنی لازم را دیده بود. در همین زمان هوندا تصمیم گرفت که نمایندگی آرت شوکای را به شاگردان خود اهدا کرده و خود به عنوان مدیر اصلی توکای سیکی فعالیت کند.
شرکت توکای سیکی به تولید رینگ پیستون مشغول شد؛ اما باز هم موفقیت زیادی کسب نکرد. آنها قراردادی با شرکت تویوتا امضا کردند؛ اما از میان ۵۰ نمونهای که برای این شرکت ارسال کردند، تنها ۳ نمونه توانست استانداردهای کنترل کیفیت این شرکت را با موفقیت پشت سر بگذارد. پس از ۲ سال تحقیق و مطالعهی بیشتر، شرکت تولید پیستون توکای سیکی به موفقیت رسید و به عنوان تولیدکنندهی بزرگ قطعات برای شرکتهای تویوتا و هواپیماسازی ناکاجیما انتخاب شد.
در سال ۱۹۴۱، ژاپن وارد جنگ شد و شرکت توکای سیکی تحت کنترل وزارت دفاع و مهمات این کشور درآمد. در سال ۱۹۴۲، تویوتا ۴۵ درصد از سهام شرکت را خرید و هوندا را از مقام مدیریت به سطحی پایینتر تنزل داد. با شدت گرفتن حملات هوایی به ژاپن، خطرات جدی صنایع این کشور را تهدید میکردند. شهر هاماماتسو نیز زیر آتش حملات هوایی قرار گرفت و کارخانهی توکای در این شهر نابود شد. در ۱۳ ژانویهی سال ۱۹۴۵ نیز حادثهی طبیعی زلزله، خسارتهای زیادی به این شرکت وارد کرد و کارخانهی آنها در ایواتا نیز از بین رفت.
تاسیس شرکت هوندا (Honda Motor Co)
سویچیرو هوندا در سال ۱۹۴۵ تمام سهام توکای سیکی را به تویوتا فروخت و مرکز تحقیقات فنی هوندا را تاسیس کرد. ۳ سال بعد و در سال ۱۹۴۸، این شرکت به Honda Motor تغییر نام داد. سویچیرو در شرکت جدید تمام تمرکز و انژی خود را روی مهندسی گذاشته بود تا از تمام تجربیات سخت گذشته و تلاشهای متعدد برای ساخت رینگ پیستون، برای تولید محصولات جدید استفاده کند.
هوندا در سال ۱۹۴۸ با تاکئو فوجیساوا (Takeo Fujisawa) دیدار کرد. آنها در این دیدار به علایق مشترکشان در صنعت پی بردند و تصمیم گرفتند با بکدیگر همکاری کنند. فوجیساوا در شرکت جدید سرمایهگذاری کرده و بخشهای مالی و تبلیغات را بر عهده گرفت. از آنجایی که هر ۲ موسس شرکت هوندا افرادی ریسکپذیر بودند، این شرکت در سالهای ابتدایی بارها تا مرز ورشکستگی پیش رفت. اولین محصول این همکاری، یک موتورسیکلت ۹۸ سیسی با موتور ۲ مرحلهای بود. نام این موتورسیکلت Dream گذاشته شد. ۲ سال بعد، نسخهای دیگر از این موتورسیکلت با موتور ۴ مرحلهای تولید شد.
در سال ۱۹۵۸، اولین مدل از تولیدات شرکت هوندا با نام Super Cub وارد ایالات متحدهی آمریکا شد. در این زمان شرکت هوندا بزرگترین تولیدکنندهی موتورسیکلت در ژاپن بود که با پشت سر گذاشتن ۵۰ رقیب ژاپنی و ۲۰۰ رقیب خارجی به این رتبه رسیده بود.
شرکت هوندا که با سرعت زیادی در حال رشد بود، نیاز به روشهای مدیریتی جدید داشت. پیشرفتهایی که در این سالها در هوندا انجام گرفت، بهنوعی مدیریت در تمام شرکتها را دگرگون کرد. دپارتمانهای هوندا به طور مستقل تعریف میشدند و هرکدام برای توسعههای فنی و علمی خود مسئولیت مجزا داشتند. مرکز تحقیقات هوندا مدیریتی کاملا مستقل و خارج از هرم مدیریتی هوندا داشت. ترفیع طراحان در این شرکت به موقعیتهای خالی بستگی نداشت؛ بلکه آنها تنها با پیشرفتهای شخصی میتوانستند ترفیع بگیرند. سویچیرو هیچگاه به سلسله مراتب اعتقاد نداشت. او معتقد بود وقتی فشار و نیروی مستقیم از کارمندان برداشته شود، آنها بهتر کار میکنند. سیستمی که هوندا طراحی کرده بود، برای تربیت افراد نخبه عالی بود و افرادی را آماده میکرد که زود یا دیر به مدیران کارخانه تبدیل میشدند.
در ژانویهی سال ۱۹۵۶، شرکت هوندا شالودهی دستورات و ساختارهای مدیریتی خود را با نام «اصول شرکتی» اعلام کرد. این اصول در ۴ بخش خلاصه میشوند: ساخت بازارهای جدید، همکاری تمام کارمندان در امر مدیریت، بینالمللی کردن تولیدات و حل کردن مشکلات فنی بدون توجه به گذشته، رسم و رسوم و دیدگاههای رایج.
سرعت رشد شرکت هوندا به قدری بود که آنها در سال ۱۹۶۱ به آمار تولید ۱۰۰ هزار دستگاه موتورسیکلت رسیدند و در سال ۱۹۶۸ این آمار را به یک میلیون دستگاه در سال افزایش دادند. در میانهی دههی ۸۰، حدود ۶۰ درصد از بازار جهانی در دستان هوندا بود. در دههی ۱۹۹۰، تولید شرکت هوندا به ۳ میلیون دستگاه موتورسیکلت در سال رسید.
تولید خودرو
پس از این که شرکت هوندا به رتبهی اول تولید موتورسیکلت در جهان رسید، سویچیرو تصمیم گرفت که به رویای کودکی خود یعنی تولید اتومبیل بپردازد. هوندا در این صنعت نیز نوآوریهای خاص خود را داشت و توانست سیستم اگزوزی با پایینترین نرخ تولید آلودگی در آن زمان تولید کند. او این سیستم را در اولین خودروی خود یعنی Honda Civic پیاده کرد که در سال ۱۹۷۵ به بازار عرضه شد. اولین خودروی هوندا با استقبال بالایی در بازارها روبرو شد.
در ابتدای دههی ۱۹۸۰، هوندا به سومین تولیدکنندهی خودرو در ژاپن تبدیل شد. تا پایان این دهه، این شرکت به مقام سوم بزرگترین تولیدکنندگان خودرو در جهان رسید.
هوندا تجارت خود را به آمریکا نیز گسترش داد. او یک کارخانهی تولیدی در مارسویل اوهایو تاسیس کرد. این کارخانه برای تولید خودروهایی با استاندارد ژاپنی تاسیس شد و محصول اصلی آن یعنی Honda Accord در پایان دههی ۸۰ به پرفروشترین خودروی آمریکا تبدیل شد. این پیشرفتها باعث شد که سویچیرو هوندا به عنوان اولین رهبر ژاپنی صنعت خودرو در تالار مشاهیر صنعت اتومبیل آمریکا حاضر شود.
هوندا در تمام مدت مدیریت و مهندسی خود به استراتژی «سعی و خطا» اعتقاد داشت و معتقد بود کارمندان نیز باید اهدافی بزرگ برای خود تعیین کنند تا در کنار پیشرفت شرکت، خودشان نیز پیشرفت کنند. از دیدگاه او، خصوصیت بزرگ یک تاجر، ریسکپذیری بود. او همهچیز را برای رسیدن به موفقیت در معرض ریسک قرار میداد.
سویچیرو هوندا همواره با خصوصیات رفتاری عجیب شناخته میشود. او مدیری مهربان اما در عین حال سختگیر بود. کارمندان او را با نام صاعقه میشناختند که با وجود پذیرا یودن شکست آنها، فشار زیادی برای رسیدن به موفقیت اعمال میکرد. او تاجری سرکش بود که با سیاستهای کلی ژاپن مخالفت میکرد و به همین دلیل هیچگاه محبوب تاجران و فعالان بزرگ ژاپنی نبود. در سالهایی که تصمیم کلی صنعت ژاپن به کاهش تولید و افزایش قیمت بود، او تولید را افزایش و قیمتها را کاهش داد و در این راه موفق نیز بود.
این تاجر سرکش در تمام مدت فعالیت و زندگی، با رسوم گذشته مبارزه کرد. به عنوان مثال اون در بسیاری از مواقع از استخدام افراد با تحصیلات عالی خودداری میکرد. سویچیرو اعتقاد داشت آنها تفکرات متعصبانه دارند و نمیتوانند برای پیشرفت برنامهریزی کنند. هوندا بارها در صحبتهای خود به شکستهای گذشته در مسیر کاری اعتراف کرده است:
وقتی به گذشتهی خود نگاه میکنم، میبینم که چیزی به جز اشتباه کردن انجام ندادهام. اما من به دستاوردهای خود افتخار میکنم. اگرچه اشتباهات و شکستهای متعددی داشتهام، اما هیچکدام از آنها دلیل مشترکی نداشتند.
سویچیرو به مدت ۶۵ سال در شرکت خود کار کرد و تمام خودروهای جدید را آزمایش کرد. او هیجگاه آشنایان و نزدیکان خود را به مقام مدیریت نرساند. هوندا در جایی گفته بود: «هرچقدر هم موسس یک شرکت خوب باشد، تضمینی نخواهد بود که پسرش مدیر مناسبی برای شرکت باشد. مدیریت باید به دست کسانی باشد که خصوصیات ویژهی رهبری را داشته باشند.»
سویچیرو هوندا در سال ۱۹۷۳ از مدیریت شرکت بازنشسته شد. اما او هنوز انرژی زیادی داشت و نمیتوانست خانهنشین شود. به همین دلیل هوندا به سمت معاونت اتاق بازرگانی توکیو و سازمان صنعت اتومبیلرانی ژاپن منصوب شد. او در این مدت ۲ سازمان مردمنهاد را در زمینهی امنیت و محیط زیست تاسیس کرد.
این تاجر افسانهای در ۵ آگوست سال ۱۹۹۱ از دنیا رفت. او در دوران زندگی خود به موفقیتها و افتخارات متعددی دست یافت. او ۴۷۰ اختراع و ۱۵۰ پتنت ثبت شده دارد. دکترای افتخاری دانشگاه فنی میشیگان و دانشگاه ایالتی اوهایو از افتخارات دیگر او هستند. هوندا به بالاترین درجهی افتخاری در کشورش یعنی روبان آبی ژاپن نیز دست یافته است. او تجارتی با ۳۲۰۰ دلار شروع کرد و شرکتی بزرگ ساخت که به درآمدی بیش از ۳۰ میلیارد دلار رسیده است.