خشم،چه زمانی آستانه ی خشم پایین میاید،نشانه ی خشم،راههای ابراز خشم،چه کسانی در معرض خشم هستن،آسیب های خشم،روش های بروز پرخاشگری،پرخاشگری،زندگی بامرد عصبی،نحوه ی برخورد با همسر لجباز،راههای آرام کردن آدم عصبانی،احساسات
مقدمه
ا عصبانیت وضعیتی روانیاست که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید میگنجد. معلولهای فیزیکی خشم شامل، تندشدن ضربانقلب، افزایش فشار خون و میزان آدرنالین در خون است. از دید عدهای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکیاش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام میگیرد تا بلافاصله رفتار تهدیدکنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی میشود. خشم را یکی از حالات طبیعی انسانها میدانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطری که در حال وقوع است.[۲] نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنشهای کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام میتوان یافت.
[۱] یمثلاً جانوران و انسانها صدایشان را بالا میبرند، میکوشند که بزرگتر جلوه کنند، دندانهایشان را برهم میسایند و خیره میشوند. خشمْ الگویی رفتاریاست که برای مواجهه با تعرضکنندگان بروز داده میشود تا از رفتار تهدیدکنندهشان دست کشند اولا اینکه سعی کنید موضوع رو به درستی بفهمید ممکنه برداشت منو شما از موضوع اشتباه باشه بعد سعی کنید موضوعو به درستی طرح کنید چون خیلی از اوقات موضوعات مورد بحث به درستی فهمیده شده ولی به درستی طرح نمیشوند سپس دقت کنید که موضوعات طرح شده را به درستی درباره شان بحث کنید و همیشه در بحثها بجای اینکه انگشت اتهام شما به سمت طرف مقابل باشد و سعی در متهم سازی او داشته باشید هدف و نگرشتان به سمت حل و فصل مساله باشد و در بحثها و گفتگو ها هدفتان برنده شدن نباشه بلکه زمانی شما موضوع رو تونستین حل کنید که دو طرف بحث برنده و راضی و خوشحال بحث رو به پایان برسونند.
اما اگر نتونستین موضوعو بفهمید و طرح و بحث و حل کنید سعی کنید شرایط و موقعیتتونو تغییر بدین و اوضاع رو دگرگون کنید تا دوباره درگیر این مشکل و موضوع و مساله نشوید.
ولی اگر نتوانستین اوضاع را تغییر دهید سعی کنید واقعیت موجود را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیرید و خودتونو باهاش سازگار کنید.
اما در آخر اگر نتوانستین موضوع و مشکلو بفهمید یا طرح کنید یا بحث کنید یا حل کنید یا تغییر دهید یا بپذیرید تنها راه حلی که برای شما مونده بی حسی و بی احساسی است….مثل زمانی که شما را به اتاق عمل میبرند که تنها درخواستتون از دکتر اینه که “لطفا منو بی حس و بیهوش کنید که درد عمل رو حس و احساس نکنم…..به قول دکتر هلاکویی تنها راه حلی که برامون میمونه کوری و کری و لالی و خری هستش : کنترل خشم یا فرو خوردن خشم : این برخورد با خشم بسیار ویرانگر بوده و موجب بیماریها و گرفتاریهای روانی فراوانی میشود…پس به هیچ عنوان ما قرار نیست خشم خودمونو بخوریم چون خوردن خشم دقیقا مانند خوردن سم و زهر به داخل بدن روانی ماست
مقدمه
ا عصبانیت وضعیتی روانیاست که درگسترهٔ آزردگی اندک تا غضب شدید میگنجد. معلولهای فیزیکی خشم شامل، تندشدن ضربانقلب، افزایش فشار خون و میزان آدرنالین در خون است. از دید عدهای، خشم بخشی از واکنش مغز به بیمناکیاش از درد است. هنگامی که شخص خودآگاهانه تصمیم به اقدام میگیرد تا بلافاصله رفتار تهدیدکنندهٔ نیروی بیرونی دیگری را متوقف کند، خشم احساس غالب (رفتاری، ذهنی و کالبدشناختی) در وی میشود. خشم را یکی از حالات طبیعی انسانها میدانند که در واقع راهی است برای نجات دادن یا حفظ کردن فرد از یک نگرانی یا خطری که در حال وقوع است.[۲] نمودهای خارجی خشم را در حالات چهره و بدن، واکنشهای کالبدشناختی و گاه رفتارهای تهاجمی در ملأ عام میتوان یافت.
[۱] یمثلاً جانوران و انسانها صدایشان را بالا میبرند، میکوشند که بزرگتر جلوه کنند، دندانهایشان را برهم میسایند و خیره میشوند. خشمْ الگویی رفتاریاست که برای مواجهه با تعرضکنندگان بروز داده میشود تا از رفتار تهدیدکنندهشان دست کشند اولا اینکه سعی کنید موضوع رو به درستی بفهمید ممکنه برداشت منو شما از موضوع اشتباه باشه بعد سعی کنید موضوعو به درستی طرح کنید چون خیلی از اوقات موضوعات مورد بحث به درستی فهمیده شده ولی به درستی طرح نمیشوند سپس دقت کنید که موضوعات طرح شده را به درستی درباره شان بحث کنید و همیشه در بحثها بجای اینکه انگشت اتهام شما به سمت طرف مقابل باشد و سعی در متهم سازی او داشته باشید هدف و نگرشتان به سمت حل و فصل مساله باشد و در بحثها و گفتگو ها هدفتان برنده شدن نباشه بلکه زمانی شما موضوع رو تونستین حل کنید که دو طرف بحث برنده و راضی و خوشحال بحث رو به پایان برسونند.
اما اگر نتونستین موضوعو بفهمید و طرح و بحث و حل کنید سعی کنید شرایط و موقعیتتونو تغییر بدین و اوضاع رو دگرگون کنید تا دوباره درگیر این مشکل و موضوع و مساله نشوید.
ولی اگر نتوانستین اوضاع را تغییر دهید سعی کنید واقعیت موجود را به عنوان یک واقعیت تلخ بپذیرید و خودتونو باهاش سازگار کنید.
اما در آخر اگر نتوانستین موضوع و مشکلو بفهمید یا طرح کنید یا بحث کنید یا حل کنید یا تغییر دهید یا بپذیرید تنها راه حلی که برای شما مونده بی حسی و بی احساسی است….مثل زمانی که شما را به اتاق عمل میبرند که تنها درخواستتون از دکتر اینه که “لطفا منو بی حس و بیهوش کنید که درد عمل رو حس و احساس نکنم…..به قول دکتر هلاکویی تنها راه حلی که برامون میمونه کوری و کری و لالی و خری هستش : کنترل خشم یا فرو خوردن خشم : این برخورد با خشم بسیار ویرانگر بوده و موجب بیماریها و گرفتاریهای روانی فراوانی میشود…پس به هیچ عنوان ما قرار نیست خشم خودمونو بخوریم چون خوردن خشم دقیقا مانند خوردن سم و زهر به داخل بدن روانی ماست